پرش به محتوا

زنان در هیاهوی سکوت بشری

درحالی‌که مردان بیشتر در جنگ کشته یا زخمی می­‌شوند، زنان اغلب در بحبوحهٔ جنگ، قربانی خشونت­‌های جنسی می‌­شوند و در مواردی به‌عمد توسط متجاوز دچار ویروس‌­های کشنده‌ای همچون ایدز می­‌شوند و یا در نتیجهٔ تجاوز جنسی ناگزیر به پروراندن جنینی در وجود خود می‌­گردند.

از انواع دیگر خشونت علیه زنان در طول جنگ قاچاق آن‌­ها به‌منظور اشتغال به کار به‌عنوان نیروی کار اجباری یا کارگر جنسی است.

 همچنین زنان به‌واسطهٔ جنگ با غم ازدست‌دادن بستگان یا بی‌خبر ماندن از وضعیت نزدیکان خود نیز دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

مسئلهٔ قابل‌تأمل دیگر این است که طبق بررسی‌های نهادهای بین‌المللی این خشونت‌ها نسبت به زنان در بیشتر موارد پس از پایان جنگ و درگیری‌ها نیز ادامه می‌­یابد.

آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل عنوان کرده است که خشونت جنسی به‌عنوان تاکتیک در جنگ استفاده می‌­شود تا در مردم ایجاد وحشت و جوامع را بی‌ثبات کند، اثرات آن می‌تواند بین نسل‌ها از راه آسیب، انگ، فقر، مشکلات بلندمدت سلامتی و بارداری ناخواسته انعکاس پیدا کند.

افغانستان کشوری است که دو نسلش در بستر جنگ بزرگ شده‌اند، طبق خبرگزاری بانوان افغانستان بسته‌بودن فضای اجتماعی به روی زنان نخستین پیامد منفی جنگ و ریشه‌ای‌ترین عامل در عقب‌ماندگی زنان پنداشته می­‌شود؛ به عهده گرفتن بیشتر مسئولیت‌های خانواده، تقبل ریاضت اقتصادی، افزایش میزان خشونت، تجاوز و ازدست‌دادن فرصت­های تعلیم و تحصیل و انتخاب همسر، پیامدهای منفی دیگر جنگ بر زنان است.

زینب صلبی بازماندهٔ جنگ عراق و مؤسس گروه «زنان برای زنان بین‌المللی» که هدف آن کمک به زنان نجات‌یافته از جنگ است، در قسمتی از صحبت­‌هایش می­‌گوید:

نیمه‌شب با صدای انفجاری بسیار مهیب از خواب پریدم، روز بعد متوجه شدم که آن موشک بر سر خانهٔ دوست برادرم فرود آمده بود و خود و پدرش را کشته بود؛ مادرش هفتهٔ بعد سر کلاس برادرم آمده بود و به بچه­‌های هفت‌ساله التماس می­‌کرد که اگر عکسی از پسر او دارند در اختیارش بگذارند، زیرا او همه چیز را ازدست‌داده بود. تجربه‌کردن این‌که من در حال مردن هستم یا من شاید در این انفجار بمیرم بسیار ترسناک است و از آن بدتر ترس ازدست‌دادن عزیزان خویش است.

در رابطه با همین موضوع سوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ نویسنده و روزنامه‌نگار اهل بلاروس کتابی به نام «جنگ چهرهٔ زنانه ندارد» نویسندگی کرده است. او همچنین به دلیل روایت­‌های مستند، تلخ و بی‌پروایش از جنگ در سال ۲۰۱۵ برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد.

کتاب «جنگ چهرهٔ زنانه ندارد» در چند سال اخیر به یکی از مشهورترین کتاب‌­های جهان با موضوع جنگ تبدیل شده است. در این کتاب جنگ جهانی دوم از نگاه زنان روسی توصیف می­‌شود که تجربهٔ حضور در این جنگ را داشته‌اند و بعضی از زوایای پنهان جنگ را روشن می‌­کند. نویسندهٔ این کتاب از تجربهٔ روزنامه‌نگاری خویش بهره گرفته و از شیوهٔ مصاحبه و انتقال توصیفات مشاهدان عینی برای ارائهٔ نگاه زنانه به جنگ استفاده کرده است. جالب است بدانید چیزی که این اثر را نسبت به بسیاری از آثار جنگی متمایز می‌­کند، پدیدهٔ چندصدایی است؛ در این کتاب حتی یک آشپز و رخت‌شوی ساده هم توانسته‌اند نظرشان را نسبت به جنگ بیان کنند.

در قسمتی از پشت جلد کتاب جنگ چهرهٔ زنانه ندارد آمده است:
کتاب گاه شامل چنان لحظات بی‌پرده و عریانی است که فراتر از خوانده‌ها و شنیده‌های مرسوم دربارهٔ جنگ است و ناگهان مادری را به ما نشان می‌دهد که برای عبور از خط بازرسی آلمان‌ها بچه‌اش را نمی‌اندود می‌کند تا تب کند و سربازان بهراسند از تیفوس و او بتواند در قنداق بچهٔ گریان با پوست ملتهب سرخ‌شده دارو ببرد برای پارتیزان‌ها و این کتاب چنین آدم‌هایی است.‌

متن از:
نرگس میردامادی «کارشناسی مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی شریف»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

.: با عضویت در خبرنامه، مطالب جدید برای شما ایمیل می‌شود :.