پرش به محتوا

گریزی بر تاثیر جنگ هشت ساله بر آموزش

سایه شوم جنگ همواره باعث صدمات زیادی شده است. یکی از مهم‌­ترین آن­ تأثیر جنگ بر آموزش و بخصوص تأثیر آن بر آموزش کودکان است که مانع ادامه تحصیل می‌­شود.

از این‌ رو تلاش کردیم در طی مصاحبه‌ای با جناب آقای دکتر وصال، عضو هیئت‌علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف – که موضوع پایان‌­نامه ایشان تأثیر ۸ سال جنگ تحمیلی بر آموزش بوده است – با این مشکل بیشتر آشنا شویم.

– برای اینکه درک بهتری از وضعیت تحصیلی دوران آغاز جنگ داشته باشیم، وضعیت آموزش در آن دوران چگونه بوده است؟

جنگ پدیده‌ای است که شئون مختلف زندگی افراد من‌جمله تجمیع سرمایه انسانی و آموزش را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مکانیزم‌هایی که جنگ از طریق آنها روی آموزش اثر می‌گذارد متنوع هستند.
اول، تخریب مدارس، خانه‌ها و دارایی‌های افراد ممکن است باعث کاهش امکانات آموزشی شود.
دوم، شوک‌های وارد شده در اثر شهادت آشنایان یا کادر آموزشی باعث رنجش دانش‌آموزان شده و یادگیری آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
سوم، شرایط اقتصادی جنگ و محدودیت‌هایی مثل جیره‌بندی مواد غذایی ممکن است باعث اختلال در سلامتی افراد شده و یادگیری آنها را در مدرسه دچار مشکل کند.
چهارم، بزرگسالانی که ممکن است سواد نداشته باشند یا مهارت‌های کمی داشته باشند در طی آموزش‌های نظامی یا فنی جنگ مهارت‌هایی را کسب می‌کنند که پس از اتمام آن به کارشان می‌آید.

در جنگ ایران و عراق تخریب چندانی در مناطق دور از خط مقدم اتفاق نیفتاد. با اینکه بیش از ۲۰۰ هزار نفر شهید و بیش از دوبرابر این تعداد مجروح برای جنگ برآورد می‌شود امّا این تعداد طی هشت سال رقم خورد و نسبت به جنگ‌های پرتلفات مثل جنگ جهانی دوم، لطمه زیادی به منابع انسانی کشور نزد. امّا ترس و وحشت حاصل از رویدادهای جنگ به‌خصوص حملات هوایی به شهرها عاملی بود که موجب تعطیلی مدارس یا خانه‌نشینی دانش‌آموزان و معلمان می‌شد.
در کنار این موضوع صرف منابع دولت برای اداره جنگ، طبعاً باعث کاهش منابع بودجه‌ای در نظام آموزش‌وپرورش می‌شد که خود می‌تواند افت کیفیت را در پی داشته باشد. البته باید توجه کرد که در همین دوران نهضت سوادآموزی نیز فعال بوده است و شمار نسبت زیادی از بزرگسالان بی‌سواد از طریق طرح‌های این سازمان باسواد شدند. همچنین وقتی آمار باسوادی را بررسی می‌کنید رشد مستمر درصد باسوادی را در کشور ملاحظه می‌کنید. در سال ۱۳۵۵ حدود ۴۷ درصد از جمعیت بالای شش سال کشور سواد خواندن و نوشتن داشتند. درحالی‌که درصد با سودان در سال‌های ۱۳۶۵ و ۱۳۷۵ به ترتیب حدود ۶۲ و ۷۴ درصد بوده است؛ لذا در مجموع وضعیت آموزش‌وپرورش در کشور از منظر شاخص‌های باسوادی و ثبت‌نام در مدرسه روبه بهبود بوده است و شرایط جنگ نتوانسته بود وقفه‌ای در آن ایجاد کند. البته اثر جنگ در مناطق نزدیک به خط مقدم در استان‌های جنگ‌زده به‌مراتب متفاوت بود و شدت مکانیزم‌های فوق خیلی بیشتر بود.

– مسئلهٔ کیفیت آموزش در دوران جنگ چگونه بوده است؟ تا جایی که می‌دانیم در دوران جنگ، مدارس مختلفی ایجاد یا حذف شد. مثلاً مدارس غیرانتفاعی در سالیان اول انقلاب حذف شدند و بعدها دوباره پس از جنگ شکل گرفتند، یا مدارس موسوم به سمپاد در میانهٔ جنگ راه افتادند. اثر این اتفاقات بر کیفیت آموزش چگونه بوده است؟ علی‌الخصوص که احتمالاً مناطق جنگ‌زده از امکانات این‌چنینی کمتری برخوردار بوده‌اند.

جنگ تحمیلی به فاصله کمتر از دو سال از انقلاب اسلامی ایران و در شرایط شورش‌های مجاهدین خلق (منافقین) و نیز بروز جنبش‌های جدایی‌طلبانه در کردستان و برخی نقاط دیگر آغاز شد. متأسفانه بنده منابع دقیقی در خصوص شرایط نظام آموزشی در آن شرایط مغشوش ندیده‌ام. امّا کیفیت آموزشی تحت تأثیر مکانیزم‌هایی که در سؤال قبل اشاره شد، قرار داشت. در شرایط اوج جنگ شهرها حتی آموزش از طریق صداوسیما دنبال می‌شد که بی‌شباهت با شرایط فعلی آموزش مجازی نیست و خودتان بهتر در مورد کیفیت آن تجربه دارید. تغییرات نظام آموزشی و صدور مجوز برای مدارس خاص و غیرانتفاعی نیز افت‌وخیزهایی چه در دوره قبل از انقلاب و چه در بعد از انقلاب داشته است. تأسیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد) نیز به قبل از انقلاب بازمی‌گردد و ارتباط چندانی با جنگ ندارد. حذف مدارس ملّی (غیرانتفاعی فعلی) در دوره بعد از انقلاب و تحت تأثیر موج دولتی سازی و مصادره‌های اول انقلاب رقم خورد. در مجموع اتفاقات خیلی شاخصی در سازماندهی مدارس در دوران جنگ تحمیلی در نظام آموزشی رخ نداد.

– تأثیر جنگ بر آموزش در گروه‌های سنی مختلف (برای مثال خردسالان) چگونه بود؟

در اقتصاد ادبیات مفصلی در مورد اثر پدیدهای قبل از تولد تا سن ۵ سالگی روی دستاوردهای فرد در بزرگسالی وجود دارد. این ادبیات تأکید زیادی روی محیط رشد جنین و کودک دارد و رویدادهای این دوران را خیلی مهم می‌داند. طبیعتاً مکانیزم‌های متفاوتی روی جنین و خردسالان پیش از سن مدرسه و کودکانی که در سن مدرسه هستند وجود دارد. برای افراد در سن پایین جنگ عمدتاً از طریق کاهش منابع در دسترس خانوار و یا ایجاد استرس و اضطراب روی شکل‌گیری شخصیت و توانایی‌های کودکان اثر می‌گذارد.

– تأثیر منفی بر آموزش کودکانی که در هنگامهٔ جنگ متولد شدند چطور بود؟

در مطالعه‌ای که بنده انجام دادم اثر جنگ روی تحصیلات افرادی که در زمان جنگ متولد شدند امّا لزوماً در آن زمان مدرسه نرفتند بیش از افرادی بود که در زمان جنگ در سن مدرسه بودند. همچنین مطالعه دیگری با آقای آرمان محمدی از دانشجویان کارشناسی ارشد اقتصاد داشتیم که اثر حملات هوایی را روی نوزادان بررسی کردیم و دیدم که روی ایشان هم اثر جدی منفی وجود دارد. یعنی به نظر می‌رسد از طریق اثری که روی مادر در هنگام بارداری و بلافاصله پس از آن وجود دارد، این کودکان تحت تأثیر قرار گرفته و نهایتاً میزان تحصیلاتشان کمتر از سایرین است.

– آیا در زمان جنگ اولویت‌بندی خاصی برای آموزش وجود داشت؟

در منابعی که بنده پیدا کرده و مطالعه نمودم اولویت‌بندی خاصی نیافتم.

– تأثیر جنگ بر آموزش برای مهاجران جنگی (مهاجرت از استان‌های جنگی) چطور بوده است؟

یکی از ویژگی‌های جنگ تحمیلی مهاجرت نسبتاً گسترده خانوارها به‌خصوص از خوزستان به استان‌های هم‌جوار مثل بوشهر و فارس و حتی اصفهان بود. مهاجرین جنگی در بسیاری از موارد در اردوگاه‌هایی سکنی داده می‌شدند. به علت دوری از موطن اصلی و شرایط اضطرار ناشی از مهاجرت این افراد خیلی آسیب‌پذیر بودند ولی بنده به آمار مشخصی در خصوص وضعیت تحصیلی این افراد دست پیدا نکردم. البته یک طرح سرشماری از مهاجرین جنگی در سال ۱۳۶۶ انجام شده امّا نتایج کامل آن را نتوانستم در کتابخانه‌های مرکز آمار و سازمان برنامه پیدا کنم.

– آیا مهاجرت جنگ‌زدگان سبب نمی‌شد که جنگ بر آموزش مناطق دیگر هم اثر منفی بگذارد؟

باتوجه‌ به حضور مهاجرین جنگی در اردوگاه‌ها و یا حضور در شهرهای نسبتاً پرجمعیت، احتمالاً اثر ایشان روی شهرهای مقصد خیلی زیاد نبوده است. طبعاً مکانیزم اصلی افزایش جمعیت دانش‌آموزان و کاهش سرانه امکانات آموزشی برای افراد قدیمی در مقصد است. امّا بنده تخمین کمّی و دقیقی از این اثر ندارم.

– تأثیر پارامتر جنسیت در این آثار منفی چگونه بود؟ به طور مثال تحصیل دختران بیشتر ضربه خورد؟

دختران ممکن است به علت ویژگی‌های شخصیتی از شوک‌های جنگ بیشتر اثر بپذیرند. مکانیزم دیگری که به تفاوت در اثر جنگ روی دختران می‌انجامد وجود تبعیض در تخصیص منابع درون خانوار یا خارج از خانوار است. به‌عبارت‌دیگر ممکن است به دلیل ترجیحات خانوار، منابع بیشتری روی پسران صرف شود. در مطالعه بنده اثر جنگ روی دختران بزرگ‌تر از پسران تخمین زده شده است، امّا در مورد مکانیزم‌هایی که این تفاوت را ایجاد می‌کند شواهدی ندارم. نکته جالب‌توجه این است که پس از انقلاب اسلامی یک همگرایی کلّی بین تحصیلات دختران و پسران رخ‌داده است و عملاً در حال حاضر شکاف جنسیتی در تحصیلات و آموزش نداریم. امّا بااین‌حال به نظر می‌رسد اثر جنگ روی دختران شدیدتر بوده است.

– و در پایان عاملی که موجب شد پایان­‌نامهٔ شما حول این موضوع باشد، چه بود؟

جنگ تحمیلی پدیده مهمی در ایران بوده است و ۸ سال شرایط خاصی را بر کشور تحمیل کرد. بااین‌حال مطالعات اقتصادی که اثرات آن را بررسی کنند بسیار کم هستند. مطالعه‌ای که بنده به‌عنوان قسمتی از پایان‌نامه خودم انجام دادم در واقع کار نسبتاً سرراستی بود که داده‌های سرشماری نفوس و مسکن را برای ارزیابی اثر جنگ (استان‌های جنگ‌زده) روی تحصیلات افراد در سنین مختلف می‌سنجید. در کنار خلأ شواهد در مورد اثر جنگ که هنوز هم وجود دارد، علاقه شخصی هم دلیل جدی بوده است.

مصاحبه:
میلاد حسینی «کارشناسی مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی شریف»

طراحی سوال:
فرناز نصیری «کارشناسی مهندسی و علم مواد، دانشگاه صنعتی شریف»
محمد ملانوری «فارغ‌التحصیل اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

.: با عضویت در خبرنامه، مطالب جدید برای شما ایمیل می‌شود :.