قربانیان قرنطینه
- ۱۳۹۹/۰۳/۰۵
- نشریه
قرنطینه در خانه یا زندانی برای شکنجه؟
در این روزها با همهگیری ویروس کووید۱۹ که تمام افراد را کموبیش از روال معمول زندگی خود دور کرده و در قرنطینه خانگی خودخواسته و یا اجباری هستند، ماندن در خانه برای قربانیان خشونت خانگی آنقدرها هم ساده نیست. ماندن در خانه برای این افراد به معنای خشونت بیشتر است. خشونتی که در این روزها بیش از پیش رخ میدهد و آمارهایش در بین آمار ویروس کووید۱۹ گم است.
عوامل بسیاری در قرنطینه منجر به افزایش خشونت خانگی شده است که یک دلیل عمده را میتوان به صورت کلی، نبود ارتباط اجتماعی مستقیم به مقدار گذشته و امکان گزارش خشونت به سازمانهای مربوطه دانست. گویی این موضوع به عنوان یک عامل بازدارنده مهم، دیگر برای آزارگر وجود ندارد و قربانی به تنهایی باید با این مشکل دست و پنجه نرم کند. اگرچه وزارت بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی به تازگی از مردم خواست که در مواجهه با موارد کودکآزاری و همسرآزاری با اورژانس اجتماعی در ارتباط باشند، باز هم درصد بالایی از قربانیان به دلیل عدم آگاهی و امکانات، دسترسی به این خدمات را ندارند.
اگرچه باید توجه کرد که خشونت به هیچ وجه توجیهپذیر نیست، اما در شرایط سخت کنونی، عواملی مانند فشار اقتصادی، استرس و اضطراب مضاعف به خشونت خانگی دامن میزند، این مشکلات به طور خاص برای اقشار کمتوان مالی و حاشیهنشینان بیشتر بودهاست. اقشاری که درصد زیادی از آنها کارگر روزمزد هستند و از تأمین ابتداییترین نیازهای معیشتی بازماندهاند. از قضا نرخ خشونت خانگی در میان این قشر بالاتر بوده است و در این روزهای قرنطینه عوامل ذکرشده منجر به افزایش خشونت خانگی بیش از پیش میشود. از طرفی آزارهایی که متوجه قربانیان در این گروه است غالباً به دلیل عدم آگاهی کافی و عدم امکان گزارشدهی مسکوت باقی میماند.
کودکآزاری، رتبه نخست در میان خشونتهای خانگی
در حالی که در گذشته، سازمان بهزیستی کودکان و زنان را بیشترین گروه در معرض خطر خشونتورزی و سوء رفتار اعلام کرده است و کودکان را در صدر قربانیان خشونت خانگی میداند، در قرنطینهی خانگی درصد خشونت علیه کودکان نسبت به گذشته بیشتر شده است و طبق آمار پژوهشگران این افزایش نزدیک به پنج برابر است. هرچند در ایران به دلیل فقدان جامعه آماری صحیح و همچین نبود شناخت صحیح از گستردگی موارد کودکآزاری، آماری دقیقی در دست نیست و سخت میتوان گفت تعداد کودکانی که متوجه خشونت و آزار هستند چه مقداری است.
در زمان قرنطینه کودک غالباً تنها با خانوادهی خود در ارتباط است و مدرسه، مکانی که برای کودکان قربانی خشونت خانگی شاید حکم پناهگاهی را داشت، تعطیل است. عملاً گزارش خشونت توسط کودک غیرممکن شده و احتمال اطلاع دیگران از آن هم کمتر میشود. در مقابل فضای خانه به دلیل فشارهای روانیای که متوجه والد است، بسیار برای کودک آسیبزا بوده و میتواند منجر به بروز اشکال مختلف خشونت اعم از بیتوجهی، بهرهکشی، خشونت فیزیکی، خشونت کلامی و حتی تعارض جنسی شود.
خشونت خانگی علیه زنان
بحران همیشه برای زنان معنای پیچیدهتری داشته است. در این روزها که به دنبال قرنطینهی خانگی،کارهای خانه نیز چند برابر شده است، و برخلاف حضور مدام تمام افراد خانواده در خانه، به دلیل کلیشههای جنسیتی، زنان باید بار تمام این مسئولیتها را بر دوش بکشند. از طرفی زنان سرپرست خانوار نیز تحت فشار اقتصادی بیشتری در فضای تبعیضآمیز کاری قرار گرفتهاند و دورکاری برای این زنان، به دلیل وجود دیگر مسئولیتهای خانواده به مراتب از دیگر کارکنان سختتر است. اما ماجرا برای درصد زیادی از زنان به این مشکلات ختم نمیشود. زنانی که خیلی از اوقات خانه خود را جای امنی نمیدیدند، خانهای که در آنجا خشونتهای روانی و جسمی متعدد و نیز خشونتهای جنسی و تجاوزهایی را تجربه کردند؛ در این روزها باید برای مدتی نامعلوم با آزارگران آشنای خود سر کنند.
علیرغم هشدارها و نگرانیهایی که فعالین حقوق کودک و زنان در مورد افزایش خشونت خانگی ابراز نمودند، به نظر نمیرسد که توجه لازم به این موضوع شده باشد و دولت نیز از پرداختن به این ابعاد از بحران به وجود آمده عاجز است. در این شرایط کمترین کار و البته تنها کاری که میتوان انجام داد در قدم اول آگاهسازی خود و دیگران در رابطه با این موضوع و چگونگی دفاع از خود و فراهمآوردن مکانی امن است.
متن از:
سارا شعبانی «کارشناسی فیزیک، دانشگاه صنعتی شریف»